پول فیات چیست و چه کاربردی دارد؟
پول فیات، ارزی است که به دلیل پشتیبانی شدن از طرف دولت، ارزشمند است نه به این دلیل که پشتوانهاش محصولی فیزیکی مثل طلاست.

فهمیدن مفهوم پول فیات
به لحاظ تاریخی، پول ارزشمند بود چرا که از مواد اولیه ارزشمندی مثل طلا یا نقره ساخته میشد یا میتوانست در ازای آنها معامله شود. پول فیات، تنها از این جهت ارزشمند است که توسط دولت پشتیبانی میشود و به هیچ چیزی به جز کاغذی که روی آن چاپ شده، مربوط نمیشود. ما میپذیریم که این پول ارزشمند است چرا که همه روی این نظر، توافق دارند. وزارت خزانهداری ایالات متحده پول چاپ میکند، فدرال رزرو (بانک مرکزی کشور)، میزان گردش پول را کنترل میکند. به سختی میشود گفت هر پولی که در اقتصاد مدرن دست به دست شود، با چیزی ملموس، پشتیبانی میشود. درواقع، بیشتر تراکنشهای امروزی حتی شامل کاغذ و سکه هم نمیشوند.
طلا و پول فیات
در سال ۱۹۰۰، ایالاتمتحده به طور رسمی استاندارد طلا را تصویب کرد و طبق آن لازم بود همه پولهای چاپی به ازای مقدار مشخصی طلا قابل جبران باشند. یعنی میزان تجارتی که در آمریکا میشد اتفاق بیفتد بر اساس مقدار طلایی که دولت داشت، محدود شد. رکود بزرگ باعث شد دارندگان طلا احتکار کنند و شرایط دولت برای دستیابی به سیاست پولی کافی (مدیریت منابع پولی برای تأثیرگذاری در اقتصاد) سخت شد. در سال ۱۹۳۳، بیشتر کشورهای پیشرفته تصمیم گرفتند که مقدار طلا، محدودیتی احمقانه برای اقتصاد است. اگر اقتصاد برای اینکه امکان بیشتری به تراکنشها بدهد، نیاز به پول داشت، دولت میتواند بهسادگی آن را چاپ کند. استاندارد طلا کنار گذاشته شد و پول فیات به پولی عادی و جدید تبدیل شد.
مختصر و مفید درباره پول فیات: تکه کاغذی است که توسط دولت درست شده و ارزش آن از آن جایی میآید که همه موافقت کردهاند که باید ارزش داشته باشد. اگر هیچکس دراینباره موافقت نمیکرد، پول فیات نیز اکنون هیچ ارزشی نداشت.
پول فیات چیست؟ | کاملتر
فیات، واژهای است لاتین که معنای آن حکم یا فرمان است. به بیان سادهتر، یعنی چیزی که واقعی است چون دولت چنین چیزی را گفته است. در حوزه پول، دولت کاغذ را چاپ میکند، روی آن مهر ارزشمندی میزند و به همه میگوید این چیزها را باید به عنوان پول محصولات و خدمات، بپذیرید. تا زمانی که افراد همگی ارزش این پول را بپذیرند، درست مثل یک ارز واقعی با آن برخورد میشود.
از سال ۲۰۲۰، همه ارزهای معامله شده بینالمللی، پول فیات است. تقریباً ۱۸۰ پول فیات در بازارهای جهانی وجود دارد که دلار، یورو، پوند انگلیسی و بسیاری چیزهای دیگر را شامل میشود.
جابهجایی فلزات گرانبها، اکنون به مدلی منسوخ برای تجارت تبدیل شده است. تا سال ۱۹۷۱، ارزش ارزهای خارجی نسبت به دلار آمریکا ثابت بود و ارزش دلار آمریکا نیز بر اساس قیمت تعیین شده طلا توسط کنگره بیان میشد. در آن سال، رئیسجمهور وقت آمریکا، ریچارد نیکسون، در اقدامی به نام شوک نیکسون، آن سیستم را به طور کامل برچید. اکنون، مبادله ارز جهانی به هیچ وجه بر اساس طلا نیست. هر ارز فیات به جای این که توسط طلا پشتیبانی شود یا به عنوان تابعی از عرضه و تقاضای طلا باشد، ارزش خود را بر اساس عرضه و تقاضای خود آن ارز تغییر میدهد. ارزش نسبی یک ارز در مقابل ارز دیگر را نرخ ارز میگویند.
خرید بیت کوین
خرید اتریوم
عملکرد پول فیات به چه صورت است؟
پول، گواهی است از بدهی. روزگاری، پول بدهیای بود که میشد بعداً آن را جمع کرد. برای مثال، کشاورزی ممکن بود ۱۲ تخممرغ را به ازای ۱۰ دانه ذرت در زمان برداشت، معامله بکند.
برای پیگیری مطالبات بدهکار، کشاورزی که تخممرغها را میداد، کاغذی دریافت میکرد که نشان میداد این معامله ذرت در فصل پاییز انجام خواهد شد. در آن زمان، کاغذ تبدیل میشد به چیزی که ارزشش معادل ۱۰ دانه ذرت بود و کسی که آن را داشت میتوانست آن را به دیگری بدهد و به جایش شیر، نان یا هر چیزی بگیرد.
از آنجاییکه این سیستم مبادلات تجاری به این نیاز داشت که یکطرف ماجرا حتماً باید چیزی که دلخواه طرف دیگر است را داشته باشد، تجارت ممکن بود تنها زمانی اتفاق بیفتد که زنجیرهای از خواستهها وجود میداشت. داشتن چیزی خنثی بهتر میتوانست به عنوان مبنای تجارت عمل کند. برای مدت زمانی طولانی، سنگهای براق (همان طلا) به عنوان مبنای تجارت بود.
اما وزن کردن طلا برای هر تراکنش و معامله، کار سادهای نبود. دولتها شروع به استانداردسازی روند معامله از طریق ضرب سکههای یکسان کردند که همگی به میزان مساویای طلا داشتند. آنها برجستگیهایی را در حاشیه هر سکه قرار دادند که نشاندهنده این است که هیچ طلایی تراشیده نشده است. این کار، باعث میشد تا تجارتها آزادانهتر انجام شوند. دلیلش هم این بود که همه ارزش پول را بهتر درک میکردند.
اما حمل و نقل طلا سنگین بود و داشتن همه پولتان میتوانست بسیار خطرناک باشد. پس افراد شروع کردند طلایشان را در بانک نگه داشتند تا هم راحت باشند و هم امن. مردم به جای مراجعه به بانک برای گرفتن طلا، هر بار به بازار میرفتند و مدرکی نشان میدادند که یعنی مقدار مشخصی طلا دارند. این تکه کاغذها را اگر افراد به بانک میبردند، میتوانستند به اندازه ارزشی که داخلش نوشته شده بود، طلا دریافت کنند. در ادامه به شکلی ناگهان، به جای این که طلا را به صورت فیزیکی دست به دست کنند، مالکیت طلا میتوانست با دادن یک کاغذ به شخص دیگری منتقل شود.
بزرگترین صاحب طلا معمولاً دولت بود. دولت شروع به چاپ ارز کاغذی خود کرد که میتوانست به جای طلایی استفاده شود که در خزانهداری ملی نگهداری میشد. درواقع، به ندرت کسی به بانک یا خزانهداری مراجعه میکرد تا کاغذش را به طلا تبدیل کند. کاغذ خودش تبدیل به ارزی برای معامله شد.
استاندارد طلا (رابطه مستقیم میان طلا و ارز) جنبههای منفی هم داشت. مثلاً، ارزش طلا میتوانست توسط دیگران دستکاری شود. یعنی ارزش داراییهای یک کشور، همانطور که در ترازنامه آن ثبت شده بود، میتوانست ناگهان افت کند، اگر کشور دیگری طلای زیادی را وارد بازار میکرد یا منبع طلای تازهای پیدا میکرد.
بیشتر کشورها، استاندارد طلا را در دهه ۱۹۳۰ کنار گذاشتند. از آن زمان به بعد، ارز به جای این که ارزشش به ارزش طلا ربطی داشته باشد، شد آن عدد و مقداری که رویش نوشته شده است. این جدا شدن از کالای فیزیکی، باعث شد تا پول فیات، به منبعی رسمی در داخل کشور تبدیل شود. از آن به بعد، پول به جای این که بر اساس مالکیت یک دارایی ارزشگذاری شود، خودش به حکمی ارزشمند تبدیل شد.
مزایا و معایب پول فیات چیست؟
تجارت پول بدون ارزش ذاتی، میتواند مزایا و معایبی داشته باشد:
مزایا:
ارزش هر چیز بسته به کمبود آن است. وقتی پول به چیزی متصل است – چه طلا باشد چه نقره یا حتی سیگار – ارزش ارز وقتی تغییر میکند که نیرویی از بیرون، میزان رایج بودن آن را عوض کند. به این ترتیب، دولت کنترل بسیار کمتری روی ارز پشتیبانی شده توسط کالا را دارد.
با پول فیات، دولت دیگر در برابر نیروهای خارجی تسلیم نیست – به راحتی میتواند ارزش نسبی ارز را با چاپ بیشتر آن یا حذف مقداری از آن از گردش مالی، تغییر دهد. چنین کاری به دولت قدرت بیشتری برای تأثیرگذاری در اقتصاد را میدهد. در صورتی که نیاز به تحریک اقتصاد باشد، میتواند پول بیشتری چاپ کند. اگر نیاز به مقابله با تورم باشد، میتواند بخشی از پول را از بازار بیرون بکشد و وارد خزانهداری کند. این ابزار سیاست پولی (تأثیرگذاری بر عرضه پول) اهرم بسیار مهمی در سیستم اقتصاد مدرن به حساب میآید.
ارز فیات نیز از عمل پوچ و عبث جابجایی طلا بین خزانههای بانکی جلوگیری میکند. طلا سنگین است و بهسادگی نمیشود آن را منتقل کرد. با ارز فیات، پروسه پیگیری و مبادله پول به مراتب سادهتر میشود.
معایب:
رهبرانی که کنترل بیشتری روی ارز دارند، میتوانند نتایج معکوس ایجاد کنند. یک دولت بیانضباط میتواند پول زیادی چاپ کند. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، هر واحد ارزی بیارزش میشود (که تورم اتفاق میافتد). اگر اوضاع واقعاً از کنترل خارج شود، یک ارز میتواند از طریق ابرتورم به چیزی کاملاً بیارزش تبدیل شود. این همان چیزی است که در آلمان بعد از جنگ جهانی اول اتفاق افتاد و اخیراً هم در بولیوی و زیمباوه رخ داد.
برخلاف پول فیات، اگر ارزی به برخی از محصولات خارجی مرتبط باشد، دولت امکان این که بیشتر از توان مالی خود خرج کند را نخواهد داشت. برای برخی افراد، این یک ویژگی حیاتی به شمار میرود که هزینههای دولت را محدود میکند و باعث ثبات ارز میشود.
تفاوت میان پول فیات، پول نماینده و پول کالا چیست؟
پول کالا ارزی است که از منبعی تهیه میشود که دارای ارزش ذاتی است (یعنی میتوانید از آن برای چیزی به جز پول استفاده کنید). برای مثال، سکههای طلا، ارزش مبادلهای دارند – اما میتوانید آن را ذوب کنید و طلا هنوز ارزش خود را داشته باشد.
به لحاظ تاریخی، بیشتر اشکال ارز دارای ارزش چیزهایی بودند که از آن ساخته میشدند. یک نیکل آمریکایی برای مثال، از ۵ سنت نیکل ساخته شده بود. اما در طول زمان، ارز به نمایندهای برای نشان دادن ارزش ارز تبدیل شد. وقتی استاندارد طلا هنوز سر جایش بود، دلار آمریکا به اندازه مقدار مشخصی طلا، ارزش داشت. این همان چیزی است که در میان مردم با نام پول نماینده شناخته میشود. – پولی که نماینده دیگر چیزهای باارزش است.
البته، یک دلار آمریکا را دیگر نمیتوان با مقدار مشخصی از طلا معامله کرد. فقط بر اساس ارزش هر اونس طلا، میتوان چیزی به ارزش یک دلار را خریداری کرد. این یعنی ارز فیات. یک دلار، یک دلار است – نه چیزی بیشتر و نه کمتر. تعداد محصولاتی که میتوان خرید بسته به اتفاقی که در بازار برای آن محصولات میافتد، میتواند تغییر کند.
آیا پایان پول فیات، فرا میرسد؟
ظهور ارز دیجیتال (ارز دیجیتالی که از طریق شبکه همتا به همتا معامله میشود و توسط دولت مدیریت نمیشود) پتانسیل این را دارید که طرز تفکر ما نسبت به پول را تغییر دهد. هیچ دولتی این اشکال الکترونیکی پول را ضرب نمیکند و به خاطر شیوهای که این ارزها استخراج و رهگیری میشوند (با استفاده از تکنولوژی بلاک چین)، توانایی چاپ بیش از حد، وجود ندارد.
برخی افراد معتقدند این گزینههای دیجیتالی ممکن است اعتماد و امنیتی بیشتری نسبت به اشکال فعلی پول داشته باشند. ارز دیجیتالی که توسط توده مدیریت میشود و برای آنهایی که نسبت به سیستم بانکی مرکزی یا رژیمهای کشورشان بدبین هستند، کاملاً جذاب است.
اما ارزهای دیجیتال بینقص نیستند. سرورها قابلیت هک شدن دارند و پروندههای دادههای روی کامپیوتر میتوانند از بین بروند. حتی اگر ارزهای دیجیتال به طور گسترده مورد قبول قرار گیرند، شاید زمان زیادی طول بکشد تا بتوانند به طور کامل به جای پول فیات در کسب و کارها به کار گرفته شوند. علاوه بر این، اگر این اشکال جایگزین پول به جایگاهی رسیدند که به دلار آمریکا و یورو ترجیح داده شوند، دولتها احتمالاً مداخله خواهند کرد. ناگهان بیت کوین ممکن است به استاندارد طلای جدید تبدیل شود.
بعید به نظر میرسد ارزهای دیجیتال بتوانند جای پول فیات را به این زودیها بگیرند. اما کافی است نگاهی بیندازیم و ببینیم پول در طول قرنهای گذشته چطور تغییرات قابل توجه کرده و در آینده چطور به نظر خواهد رسید.
چرا پول فیات بهتر از استاندارد طلاست؟
مهمترین مسئله درباره این پول این است که: مردم نیاز دارند بتوانند روی ارزش پولشان حساب کنند و آن ارزش باید در طول زمان، ثابت باشد. به همین خاطر، بسیاری از کشورها در طول قرن گذشته، رویهشان را به پول فیات تغییر دادهاند.
اما ارز فیات چیست و چه چیزی آن را به جایگزینی بهتر تبدیل میکند؟ بیایید، نگاهی به این موضوع بیندازیم.
زیربنای ارزش پول
ارز فیات، پولی قانونی است که ارزش صدور آن از طرف دولتی که پشتیبانی میکند، تأمین میشود. دلار آمریکا، پول فیات است، درست مثل یورو و دیگر ارزهای مهم جهان.
این رویکرد با پولی که زیربنای ارزش آن محصولات فیزیکی مثل طلا یا نقره بودند فرق میکند. به آنها پول کالا گفته میشد. آمریکا، برای مثال، در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ از استاندارد طلا استفاده میکرد. یک فرد میتوانست ارز آمریکا را –و همچنین بسیاری از بدهیهای عمومی و حتی برخی از بدهیهای خصوصی را – تا اواخر ۱۹۷۱ با طلا مبادله کند.
ارزش پول فیات بر اساس قدرت دولت تعیین میشود نه ارزش طلا یا نقره آن.
خرید تتر
خرید بیت کوین کش
چرا ارز فیات، سیاست اقتصادی بهتری است؟
در ادامه نگاهی بیندازیم به تورم آمریکا از شروع قرن بیستم:
مهمترین جنبه یک ارز، ثبات نسبی ارزش آن است. اگرچه جنبههای تورم به مراتب بیشتر از استاندارد ارزی است، اما این یک عامل اصلی در سیاست پولی و توانایی دولت برای کنترل عرضه پول به حساب میآید.
دلار آمریکا – و همچنین بسیاری از بدهیهای عمومی و خصوصی – میتوانست تا اواسط دهه 1930 به طلا تبدیل شود و دلار آمریکا تا اوایل دهه 1970 به ارزش طلا وابسته بود. درنهایت رئیسجمهور وقت آمریکا، نیکسون، ارتباط میان دلار آمریکا و طلا را به طور کامل به هم زد. به استثنای بحران نفتی و رکود اقتصادی اواخر دهه 1970 و اوایل 1980، تورم بسیار ناپایدارتر شده و هرگز مسئله مهمی نبوده است.
دلیل اصلی آن، سیاست پولی آمریکا است. ازآنجاییکه فدرال رزرو، انعطاف بیشتری برای کنترل عرضه و تقاضای ارز دارد، بهتر میتواند تأثیر شوکهای اقتصادی بزرگ مثل بحران مالی 2008-2009 را محدود کند. بسیاری از اقتصاددانان اذعان میکنند که توانایی دولتها در کنترل عرضه ارز، نقش اصلی را در ایجاد بحران – در 80 سال گذشته – بازی میکند. خصوصاً جلوی این را میگیرد تا آسیب بیشتری به اقتصاد آمریکا و جهان نرسد.
آنچه مدافعان طلا، نادیده میگیرند!
آنهایی که طرفدار استاندارد طلا یا چیزهای شبیه به آن هستند، اغلب از این استدلال استفاده میکنند که ارزهای فیات درواقع بیارزش هستند چرا که هیچ زیربنای ملموس و باارزشی ندارند. البته که این توصیف دقیقی از ارز فیات در مقابل استاندارد طلا نیست. به بیان ساده، ارزش هر ارز، چه کالا باشد چه ارز فیات، تنها به این برمیگردد که مردم درباره آنچه فکری میکنند.
و طلا در سالهای اخیر خیلی پایدار و قابلاعتماد نبوده است.

نمودار بالا چه چیزی به ما میگوید؟ در اوضاع نامطمئن گذشته، افراد طلا احتکار میکردند. شما میتوانید چنین چیزی را در بحران نفتی و رکود اقتصادی دهه ۸۰ و همچنین بحران مالی اخیر ببینید، وقتی قیمت طلا اوج میگیرد و فقط با بهبود فضای اقتصادی سقوط میکند.
این وضعیت همان چیزی است که فرانکلین روزولت را وادار کرد تا در زمان رکود بزرگ، نرخ تبدیل ارز و بدهی آمریکا را به طلا قطع کند. طبق استاندارد طلا (به خصوص وقتی ارز میتوانست به طلا تبدیل شود)، احتکار طلا تأثیر مستقیمی بر جریان پولی داشت و میتوانست به تجارت آسیب بزند و رکود اقتصادی را تشدید کند. با قطع ارتباط میان ذخایر طلا و ارز، فدرال رزرو، اکنون بهتر میتواند با شوکهای بزرگ اقتصادی مقابله کند.
فکر میکنید طلا، یک سرمایهگذاری عالی است؟ به لحاظ تاریخی که چنین نبوده است:
بازار سهام آمریکا از زمان قطع ارتباط میان طلا و دلار در دهه ۱۹۷۰ توسط نیکسون، یکی از سرمایهگذاریهای بلندمدت بسیار خوب بوده است. و از سپتامبر ۲۰۱۲، طلا ۳۰% افت داشته درحالیکه S&P500 بازده کل بیش از ۷۷% را تجربه کرده است.
ثبات، حرف اول را میزند!
منصفانه است اگر بگوییم تلاشهای فدرال رزرو برای محدود کردن تأثیر بحران اقتصادی میتواند در برابر اثرات طولانی مدت، پیشبینینشده باشد چرا که این تلاشها مبنی بر پولهای اضافهای است که وارد گردش مالی شده و در مقابل استاندارد طلا یا نقره قرار گرفتهاند تا میزان گردش پول را محدود کند. این مسئله به زمان بحران اقتصادی آمریکا برمیگردد: زمانی که دولتها به ابزاری برای متوقف ساختن یا کاهی آسیب داشتند. استاندارد کالایی که به لحاظ تاریخی تأثیری معکوس در برابر احتکار مردم داشته است.
با قطع ارتباط بین کالایی که مردم در زمان بحران احتکار میکنند و ارزش و عرضه پول، ارز فیات، بهترین جایگزین است اما تنها تا زمانی که اهرم عرضه پول، تعادل میان عرضه و تقاضا را ثابت نگه دارد.
نکته آخر: پول، ابزاری برای معامله و تجارت است. مردم تمایل دارند وقتیکه اوضاع ثبات ندارد، طلا و نقره احتکار کنند و چنین کاری وقتی جریان پول را در مقیاس وسیع ببینیم، آسیب زیادی میتواند بزند. حذف رابطه میان پول و کالا، پول بیارزش نمیسازد.
چنین کاری مانع میشود تا آسیب اقتصادی بیشتری در زمان بحران به اقتصاد کشور وارد نشود وقتی مردم زیربنای ارز کالایی را احتکار میکنند. و این چیزی است که پول فیات را بهتر از استاندارد طلا کرده است.